حسنی به مکتب نمی رفت ... وقتی می رفت مکتب تعطیل می شد !
این ترم آخری دیگه تصمیم گرفتم دانشجوی فعال و کوشایی باشم و سعی کنم تمام واحد های پس و پیشی رو که با بدبختی و چک و چونه زدن با مدیر گروه گرفتم ، پاس کنم . اما انگار زمونه نمی خواد که من بچه مثبت بشم ؛ یعنی یه روز هم که من میام سر کلاس میبینم یا استاد تشریف نیاورده یا بچه ها یواشکی تشریف بردن !
دوست گرامی بادرود فراوان..............................*** آفرین برشما...می دانی داستان چیه؟ شور نیست..امید نیست....دانشگاه هم دانشگاه های قدیم چه جنب و جوشی..همه در تلاش..درس خواندن هم مزه ای داشت..ولی امروزچی؟...مصلای تهران( دانشگاه سابق) ازسررورویش...از ستونهای ورودیش دلتنگی می بارد.. همه چیزرنگ ورووبویش را از دست داده.. خانه ی قدیمی بی روزن است...بی روزن.. تندرست و شادکام و امیدوار باشی نازنین
سلام،
از اينکه
دوست گرامی بادرود فراوان..............................***
آفرین برشما...می دانی داستان چیه؟
شور نیست..امید نیست....دانشگاه هم دانشگاه های قدیم
چه جنب و جوشی..همه در تلاش..درس خواندن هم مزه ای داشت..ولی امروزچی؟...مصلای تهران( دانشگاه سابق)
ازسررورویش...از ستونهای ورودیش دلتنگی می بارد..
همه چیزرنگ ورووبویش را از دست داده..
خانه ی قدیمی بی روزن است...بی روزن..
تندرست و شادکام و امیدوار باشی نازنین
اینجا گرد و غبار گرفته ! نمیخوای آب و جاروش کنی ؟
سلام
آخی ی ی ی ی ی
قشنگ بید
مخصوصا تصور یواشکی رفتن بچه ها
دوس داشتی سر بزن به من ..::: من تند تند آپ میکنم :::..
بازم میام
راستی نظرت رو در مورد تبادل لینک هم بگو
:::::::::::::............. تنها یسنای دنیا ............:::::::::::::