انگشتهامو روی دست های مهربونت می کشم و فکر می کنم چه خوبه که
 ادوارد دست قیچی نیستی !




                     
نظرات 1 + ارسال نظر
سهیک*** یکشنبه 21 فروردین 1384 ساعت 11:39 http://www.tabar.blogsky.com

مادمازل عزیزم بادرودفراوان..چقدربااحساس می نگاری آفرین برشما نوشته هایت شبیه هایکوهای ژاپنی است..بلی دوست گرامی در جامعه اشغال شده مذهبی ما قدرزنده ها را نمی دانند.! ولی وقتی مرد تازه بیادشان می افتد که چنین کسی هم بوده! واشگ تمساح ومراسم بیهوده!!همیشه تندرست وشادکام وشبزشبزباشی چون بهار..

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد