شب های تهران واقعا وحشتناکه اگه یه دختر تنهای بیرون از خونه باشی!
ساعت 10 وقتی دنبال تاکسی میگردی تا زودتر از کابوس میدان انقلاب و خیابون های اطرافش راحت شی ، همه چیز آدم رو می ترسونه ...
تمام پسر هایی که روزها خوشگل و باحال به نظرت میان ، یه جور دیگه میشن ... کثیف و وقیح ! کوچکترین نگاهی برات حکم یه تهدید رو داره ... انگار همه مرد ها گرگ شدن و میخوان تکه پاره ات کنن .همش حواست به اینه کسی زیادی نزدیکت نیاد. از دیدن دختر های دیگه تعجب می کنی : اونا این وقت شب بیرون چیکار میکنن ؟ و با تمسخر به خودت میگی همون کاری رو که من میکنم . موقع تاکسی گرفتن چند بار راننده رو برانداز میکنی که مشکوک نباشه ... مسیر انگار دو برابر همیشه است .
ساعت 11 وقتی میرسی خونه هزار بار خدا رو شکر میکنی که یه دختر بدبخت خیابونی نیستی .